از کفم رها (جانم) شد قرار دل نیست (و) دست من (خدا) اختیار دل دل به هر کجا (دل به هر کجا)(جانم) رفت و برنگشت دیده شد سفید (خدا)ز انتظار دل (جانم ز انتظار دل) خون دل بریخت (جانم) از دو چشم من خوشدلم از این (خدا) انتحار دل (جانم انتحار دل) بعد از این ضرر (جانم) ابلهم مگر خم کنم کمر (خدا) زیر بار دل(جانم زیر بار دل)