ببین از تو چه پنهون ، دلم هواتو کرده هوای صحبت های تو آشنا رو کرده می خوام هزار و یکشب ، بشینم پای حرفهات نگاهم رو بدوزم ، به اون غنچه ی لبهات
ببین از تو چه پنهون ، قشنگ نازنینم نمی خوام نمی تونم ، که دوریتو ببینم تو چشمای قشنگت ، یه آسمون ستاره ست تبسم روی لبهات ، برام عمر دوباره ست
از تو چه پنهون که شبها ، تو به خوابم میای بنده نوازی می کنی ، به سراغم میای دل من رو با خود می بری ، تو به شهرهای دور تو قصر رویا می شونی ، توی دنیای نور
* * * * *
اگه مثل یه سایه ، برات باری نباشم می خوام حتی یه لحظه ، ازت جدا نباشم می خوام تو باغ چشمام ، گل روی تو باشه توی خلوت دستهام ، سر زلف تو باشه
از تو چه پنهون که شبها ، تو به خوابم میای بنده نوازی می کنی ، به سراغم میای دل من رو با خود می بری ، تو به شهرهای دور تو قصر رویا می شونی ، توی دنیای نور
* * * * *
اگه مثل یه سایه ، برات باری نباشم می خوام حتی یه لحظه ، ازت جدا نباشم می خوام تو باغ چشمام ، گل روی تو باشه توی خلوت دستهام ، سر زلف تو باشه
الهی بمونی ، همیشه واسه ی من تویی دار و ندارم ، تو موندی واسه ی من تو موندی واسه ی من
از تو چه پنهون که شبها ، تو به خوابم میای بنده نوازی می کنی ، به سراغم میای دل من رو با خود می بری ، تو به شهرهای دور تو قصر رویا می شونی ، توی دنیای نور