تویی که عاشق شدنو بازی میدونی رنجوندن دل رو سرم راضی میدونی تویی که عاشق شدنو بازی میدونی رنجوندن دل رو سرم راضی میدونی دل شکسته چه فراوونه برات منو سوزوندن دیگه آسونه برات دل شکسته چه فراوونه برات منو سوزوندن دیگه آسونه برات
چشمی نمونده که نگریونده باشی کو اون دلی که تو نسوزونده باشی دیگه تو شهر ما نمونده آدمی که تنشو یه بار نلرزونده باشی که تنشو یه بار نلرزونده باشی دل شکسته چه فراوونه برات منو سوزوندن دیگه آسونه برات دل شکسته چه فراوونه برات منو سوزوندن دیگه آسونه برات
باید که تنها بمونی بفهمی تنهایی چه سخته بی یاری و بی همزبونی نه به شانسه نه به بخته غرور بشکسته شکسته تر نمیشه دری که بسته شد که بسته تر نمیشه دل شکسته چه فراوونه برات منو سوزوندن دیگه آسونه برات دل شکسته چه فراوونه برات منو سوزوندن دیگه آسونه برات
