Lyrics of Gozashteh Homeyra
هنوز این دیوار سنگی سایه بون واسه من
سقف کوتاه اتاقم آسمون واسه من
هنوز اون پرده همون رنگ،همون رنگ کبود
با همون شکل قدیمی با همون نقشی که بود
اما ما اونی که بودیم دیگه نیستیم واسه هم
تو خودت اینو میدونی، چی بگم من چی بگم
گلهها خیلی زیادن، قد دیوارای شهر
چی بگم گفتنیها همیشه تلخن مثل زهر
هنوز آیینه رو طاقچه است، هنوز عکسها رو دیواره
هنوزم پنجره بسته است با من کاری نداره
اما ما اونی که بودیم دیگه نیستیم واسه هم
تو خودت اینو میدونی چی بگم من چی بگم