Lyrics of Hala Keh Oomadi Ishan
حالا که اومدی تو قلب من دیگه جایی نمونده از اون همه غم دیگه یادی نموندهچشمای من اون گریه هارو با خنده هات از یاد میبرن
اگه یروزی نباشینمیدونی چی میشه تو دنیا دیگه میرن روزهای خنده واسه همیشه از لبهام
اگه یه روزی نباشه تاریکی جون میگیره تو چشماممیشم اسیر شب یه سایه پشت شیشه بی رویا
چشمات که دروغ نمیگن میگن از روزهای خنده
چشمات که دروغ نمیگن میبینن امید آینده
حالا که اومدی تو قلب من دیگه جایی نمونده از اون همه غم دیگه یادی نموندهچشمای من اون گریه هارو با خنده هات از یاد میبرن
اگه یروزی نباشی بارون میگیره تو شبهامدیگه میمیرم وتنها قلبم میگیره بی فردا
اگه یروزی بری یادی ازت نمونه تو حرفهام ولی اسم تو با من میمونه همیشه تو شعرهام
چشمات که دروغ نمیگن میگن از روزهای خنده
چشمات که دروغ نمیگن میبینن امید آینده ه ه
حالا که اومدی تو قلب من دیگه جایی نمونده از اون همه غم دیگه یادی نموندهچشمای من اون گریه هارو با خنده هات... .