Lyrics of kheymeshabbazi Sadegh Nojooki
از تو اصرار چرا
از من اقرار چرا
دیگه از ما گذشت
اینو انکار چرا
خسته و بی گناه
بی سرانجام شدم
با همه عاشقی
وای چه بدنام شدم
من و تو کارمون بازی بود
قصه و صحنه پردازی بود
عشق ما عشق نبود
خمیه شب بازی بود
همشون مردم آزار بودن
آدمای تو قصمون
رنگ و وارنگ می شد
صحنه ی بازیمون
از تو اصرار چرا
از من اقرار چرا
سرنوشت منه
اینو انکار چرا
خسته و بی گناه
بی سرانجام شدم
با همه عاشقی
وای چه بدنام شدم
با غصه تموم شد
اون گرمی بازار
کو موج هوادار
تو جمع خریدار
جز خاطره ی ما
روی صحنه کس نیست
حتی تو چشامون
برق هوسی نیست
از تو اصرار چرا
از من اقرار چرا
دیگه از ما گذشت
اینو انکار چرا
خسته و بی گناه
بی سرانجام شدم
با همه عاشقی
وای چه بدنام شدم