زمزمه بارون داره داد میزنه عطرش فراوون فریاد میزنه میون گلها دارم خواب می بینم ارزش اونرو در یار میبینم کبوتر عشق پرو بال میزنه سرود شادش داره داد میزنه توی خیالش کنارت میشنه از باغ ابرا برات گل میچینه شبها بیتاب مست تو خونه م نیستی همرام از تو دورم بیا با من باش امید آخرم باش وقتی باشی تو فصل عشقم با نگاهت تو بهشتم میون ابرها نور خورشیدم باش چشم سیاهت یه دنیا راز داره لبهای سرخت راز و نیاز داره بودن باتو که گناه نداره این دل به جز تو کسی رو نداره من و کبوتر مگه دل نداریم خواب و خیالی به جز یار نداریم برای خواهش دیگه خسته شدیم هر روز و هر شب به دنبال توئیم شبها بی تو مست و کورم نیستی همرام از تو دورم بیا با من باش امید آخرم باش وقتی باشی تو فصل عشقم با نگاهت تو بهشتم میون ابرها نور خورشیدم باش....
