Lyrics of Mikhamet Shayan

حالا حالا
حالا حالا

هاها هاها
خدا لطف و مبحت به تو کرده
نشسته تو چشات نقاشی کرده
گذاشته خال رو اون گونه ی سرخت
گلهای باغچت و آاب پاشیی کرده

دل تو مثل یک تیکه جواهر
چشات و باز به رنگ ابی کرده
رو موهات باز نشونده تاج الماس
شباتو دوباره مهتابی کرده

میخوامت تو رو میخوامت ، نازنین یار میخوامت
این و بدون عزیز من قد دنیا میخوامت

میخوامت تو رو میخوامت ، نازنین یار میخوامت
این و بدون عزیز من قد دنیا میخوامت،قد دنیا میخوامت

حالا حالا
حالا حالا

هاها هاها

حالا حالا
حالا حالا

طبیعت روبه بازی تو گرفتی
با اون نقش و نگاری که تو داشتی
هنوزم که هنوزه تو نگفتی
گل عشق و چرا واسم نذاشتی

نه یکبار نه صد بار نه همیشه
چشام از دیدن تو سیر نمیشه
نگو که عاشقی خواب و خیاله
دلم از دیدن تو پیر نمیشه

میخوامت تو رو میخوامتنازنین یار میخوامت
این و بدون عزیز من قد دنیا میخوامت


میخوامت تو رو میخوامتنازنین یار میخوامت
این و بدون عزیز من قد دنیا میخوامت،قد دنیا میخوامت

ای نازنین یااااار...

حالا حالا
حالا حالا

هاهاها....

خدا لطف و مبحت به تو کرده
نشسته تو چشات نقاشی کرده
گذاشته خال رو اون گونه ی سرخت
گلهای باغچت و آب پاشی کرده

دل تو مثل یک تیکه جواهر
چشات و باز به رنگ ابی کرده
رو موهات باز نشونده تاج الماس
شباتو دوباره مهتابی کرده

میخوامت تو رو میخوامتنازنین یار میخوامت
این و بدون عزیز من قد دنیا میخوامت


میخوامت تو رو میخوامتنازنین یار میخوامت
این و بدون عزیز من قد دنیا میخوامت
قد دنیا میخوامت

هااااااااااااااا