حقته گریه زاری بنشینی خون بباری حقته تا قیامت اسم منو نیاری تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی
عمری چه ساده بودم دل به تو داده بودم به پات فتاده بودم در غم روی ماهت یاد چشای سیاهت همدم باده بودم تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی
چه خوبه دو روز آشنایی چه سخته بین دو تن جدایی تو بردی حرمت عشق پاکو که بوده کار تو بی وفایی
حقته گریه زاری بنشینی خون بباری حقته تا قیامت اسم منو نیاری تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی تو که دستی دستی با رقیب نشستی دلمو شکستی