تو از صدای چشمه گفتیتو برام از لبهای تشنه گفتی سکوت شب رو تو شنیدی آغاز و پایان و تو دیدی ولی تو رفتی بی تفاوت از رویاهام حرفامو نشنیدی چشمتو پوشوندی با حریر شب از من اوج پرواز رو نگیر
تو از کجایی؟ تو از چه رنگی؟ از جنس شیشه یا که سنگی؟ از آسمونی؟یا از زمینی؟ فصل تو پائیز تنها ترینی
تو از دلهای خسته گفتی تو برام با لبهای بسته گفتی فریاد باد و تو شنیدی اشکهای ابرهارو تو دیدی
ولی تو رفتی بی تفاوت از رویاهام حرفامو نشنیدی چشمتو پوشوندی با حریر شب از من اوج پرواز رو نگیر
تو از کجایی؟ تو از چه رنگی؟ از جنس شیشه یا که سنگی؟ از آسمونی؟یا از زمینی؟ فصل تو پائیز تنها ترینی
تو از کجایی؟ تو از چه رنگی؟ از جنس شیشه یا که سنگی؟ از آسمونی؟یا از زمینی؟ فصل تو پائیز تنها ترینی... .