Lyrics of Safare Khatereha Ahmad Reza Nabizadeh
در کنار رختخوابی که به عطر تو نشسته
بی تو تنها می نشینم گریه در گلو شکسته
اول شب که تو بودی
همه جا بوی تو را داشت
سبزه زاره دیدگانت
به تنم شوق تو می کاشت
سایه بان گیسوانت به کویر تنم افتاد
حس دستان ظریفت شوق رویش به تنم داد
به حریر پوستت من تا سحر بوسه کشیدم
نفسم که حبس می شد نفس تو می شنیدم
به حریر پوستت من تا سحر بوسه کشیدم
نفسم که حبس می شد نفس تو می شنیدم
اول شب که تو بودی
همه جا بوی تو را داشت
سبزه زاره دیدگانت
به تنم شوق تو می کاشت
سایه بان گیسوانت به کویر تنم افتاد
حس دستان ظریفت شوق رویش به تنم داد
به حریر پوستت من تا سحر بوسه کشیدم
نفسم که حبس می شد نفس تو می شنیدم
به حریر پوستت من تا سحر بوسه کشیدم
نفسم که حبس می شد نفس تو می شنیدم
به کرانه های مویت قایق دست من آسود
سیل دریای نگاهت سفر خاطره ها بود
سیل دریای نگاهت سفر خاطره ها بود