توی این دنیای بی حاصل بودن با همه شکستگی های دل من با همه تلخیه قصه ی تو و من من که حیفم میاد از گلایه کردن ارزش گلایهی من بیش از اینهاست نه برای اون کسی که اهل سوداست کسی که لحظه به لحظه رنگ دنیاست من ساده به خیالم از خود ماست سهم من از تو چی بوده غیر آزار تویی که دنیا برات شده یه بازار من تورو به چشم یاری دیده بودم تو منو اما به چشم یه خریدار تورو باید می شناختم که هزارتا چهره داشتی روی احساس و دله من داشتی قیمت می گذاشتی تو نتونستی بفهمی که وفا خریدنی نیست چینیه شکسته ی دل دیگه پیوند شدنی نیست