وسط این خیابونا
دور از تو، من
جون و تنم مُرد
انقده موندم که بیای
این زندگی روح منو برد
هرچی که میخواستم
تو رو بدست بیارمت، نشد
انگار از اون شباس
که من گریه کنم
تا خود صبح
تا خود صبح
هرجا برم، باز نمیشه
که تو رو فراموشت کنم
هرجا بری تو
محاله از قلب خودم دورت کنم
دیوونگیمو بذارش پای
اینکه مجنونت شدم
هرجا برم، باز نمیشه
که تو رو فراموشت کنم
هرجا بری تو
محاله از قلب خودم دورت کنم
دیوونگیمو بذارش پای
اینکه مجنونت شدم