Lyrics of Zirabi Hamid Reza and Ali Reza
از من میخواد بگیرم
جونشو با یک نامه
از من میخواد بسوزم
پای یک برگ ترانه
پای یک برگ ترانه
ز من نخواه میدونم
بارون چیه باریدم
پیه تموم شب رو
من به تنم مالیدم
من به تنم مالیدم
زیر آبی رفتی واسه من
اینقدر که برخورده بهم
بدون که چاقو دستای
خودشو باز نمیبره
زیر آبی رفتی واسه من
از تو نداشتم انتظار
بدون که داغتو گذاشتی
روی قلبم یادگار
به من نگو که میخوام
پا رو دلت بذارم
به من نگو چشاتو
از کاسه در میارم
از کاسه در میارم
خدای من تو هستی
باور من نمیشه
این همونه که میگفت
عاشقتم همشه
عاشقتم همیشه
زیر آبی رفتی واسه من
اینقدر که برخورده بهم
بدون که چاقو دستای
خودشو باز نمیبره
زیر آبی رفتی واسه من
از تو نداشتم انتظار
بدون که داغتو گذاشتی
روی قلبم یادگار