ایران ترانه
>
احمد شاملو
>
آهنگ آخر بازی




متن آهنگ آخر بازی احمد شاملو

عاشقان
سرشکسته گذشتند،
شرم‌سار ترانه‌های بی‌هنگام خویش.

و کوچه‌ها
بی‌زمزمه ماند و صدای پا.

سربازان
شکسته گذشتند،
خسته بر اسبان تشریح،
و لَتّه‌های بی‌رنگ ِ غروری
نگون‌سار
بر نیزه‌های شان.

تو را چه سود
فخر به فلک بَر فروختن

هنگامی که
هر غبارراه ِ لعنت‌شده نفرین‌ات می‌کند؟

تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاس‌ها
به داس سخن گفته‌ای.

آن‌جا که قدم برنهاده باشی
گیاه از رستن تن می‌زند
چرا که تو
تقوای خاک و آب را
هرگز
باور نداشتی.

فغان! که سرگذشت ما
سرود بی‌اعتقاد سربازان تو بود
که از فتح قلعه‌ی روسبیان
بازمی‌آمدند.

باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد،
که مادران سیاه‌پوش
داغ‌داران زیباترین فرزندان آفتاب و باد ــ

هنوز از سجاده‌ها
سر برنگرفته‌اند!


آهنگساز : مرتضی حنانه
ترانه سرا : احمد شاملو


دانلود آهنگ آخر بازی احمد شاملو


Download akhareh Bazi by Ahmad Shamloo By Ahmad Shamloo