دل ما چون به هم شد آشنا آهسته آهسته شکوه وا شد بهار عشق ما آهسته آهسته تو را من دوست میدارم هزاران بار دیگر هم کنم تکرار باز این جمله را آهسته آهسته آهسته آهسته و من یک عمر هستم همسفر با تو که هر دم میشود خوشبخت تر با تو اگه بار دگر هم در جهان آیم شوم باز آشنا بار دگر با تو دل ما چون به هم شد آشنا آهسته آهسته چه شیرین می شود با تو
تمام روزگار من چه رنگین می شود با تو بهشت من بهار من تو را من آرزو دارم گل ناز دیار من چه سرشارم من از شادی که هستی در کنار من دل ما چون به هم شد آشنا آهسته آهسته شکوه وا شد بهار ما آهسته آهسته تو را من دوست میدارم هزاران بار دیگر هم کنم تکرار باز این جمله را آهسته آهسته آهسته آهسته