آخر چی کار داری با آسمان آبی بانوی من تو وقتی دریای غرق آبی با موی لخت و تیره چشم خمار و خیره تلفیقی از دو چیزی آبادی و خرابی مثل شراب ها نه بانوی من تو در من سرگیجه های بعد از نوشیدن شرابی با موی لخت و تیره چشم خمار و خیره تلفیقی از دو چیزی آبادی و خرابی
آن روزها چه بودی این روزها چه هستی آن روزها درختی این روزها طنابی