انگاری بوی تو بود زل زده بود به گریه هام جمعه نبودنت خندیده بود به هفته هام نکنه زردی برگ ها همشون یه نقشه بود بشینه تو باغ من ، من از تبار رفته هام بیا این خط و نشون ، این چشام ، اینم کمون اگه دوستم نداری ، قدر عشقمو بدون تا ته سوی چشمام ، چشم می گذارم رونه شوی حیف پا بند دل و حرف های عاشقانه شوی توی تاریکی برو ، ستاره ها منتظرند شاید امشب بتونی یه غزل شبانه شوی بیا این خط و نشون ، این چشام ، اینم کمون اگه دوستم نداری ، قدر عشقمو بدون چند تا چشمه خشک بشه چند تا پری جادو کنه پلک من برف های چند زمستون را پارو کنه چند نفر تو شعر من خسته بیان ، خسته برن تا غروب خاطره عشق تو را جارو کنه بیا این خط و نشون ، این چشام ، اینم کمون اگه دوستم نداری ، قدر عشقم را بدون