متن آهنگ در میان جان (ونگ ونگ) محسن نامجو
ای در میان جانم و جان از تو بیخبر
از تو جهان پر است و جهان از تو بیخبر
جویندگان گوهر دریای حسن تو
در وادی یقین و گمان از تو بیخبر
شب مست یار بودم و در هایهای او
حیران آن جمال خوش و شیوههای او
در هوشها فتاده نهایات بیهُشی
در گوشها فتاده طنین صدای او
شرح و بیان تو چه کنم زانکه تا ابد
شرح از تو عاجز است و بیان از تو بیخبر
جویندگان گوهر دریای حسن تو
در وادی یقین و گمان از تو بیخبر
ای در میان جانم و جان از تو بیخبر
از تو جهان پر است و جهان از تو بیخبر