به گورستان گذر کردم کم و بیش بدیدم حال دولتمند و درویش نه درویشی به خاکی بی کفن ماند نه دولتمند برد از یک کفن بیش
میگن این روزا همه چی ثروت و پول و زره واسه خیلیا پول از سوادم مهمتره واسه اینه همه جا شیر تو شیر و خر تو خره شاید روزای آخره! این روزا دروغ و حقه بازی واژه و مجبوری شده چلچراغ آرزوهامون چراغ زنبوری شده دورویی و دورنگی بخوای نخوای زوری شده اینجوری اینجوری شده
دادا جون خره بیار باقالی رو بار کنیم باهم تا جایی که خرت میره بریم و فرار کنیم باهم دادا جون خره بیار باقالی رو بار کنیم باهم تا جایی که خرت میره بریم و فرار کنیم باهم
آهای آهای روزگار برس به فریادمون نمیره اعتقادمون نره دین از یادمون همه جا جنگه جنگ سر نفت و تفنگه این باعث ننگه رفاقتا بی رنگه همه حرفا جفنگه سر منقل و شیشه و فنگه
میگن این روزا انگاری خوشی گناهه انگاری رفتن راه راست اشتباهه آخرین مد سال گذاشتن کلاهه سر یه بی پناهه! میگن قیامت توی اون دنیاست این حرفا حرف قصه هاست جهنم و بهشت همینجاست خوب و بدش از خود ماست دنیا اگه زشت اگه زیباست یه وجب خاکش مال ماست که جای من و تو و شاه و گداست
دادا جون خره بیار باقالی رو بار کنیم باهم تا جایی که خرت میره بریم و فرار کنیم باهم دادا جون خره بیار باقالی رو بار کنیم باهم تا جایی که خرت میره بریم و فرار کنیم باهم
آهای آهای روزگار برس به فریادمون نمیره اعتقادمون نره دین از یادمون همه جا جنگه نون سفره ها فشنگه چرخ زندگی لنگه رفاقتا بی رنگه همه حرفا جفنگه سر منقل و شیشه و فنگه
دادا جون خره بیار باقالی رو بار کنیم باهم تا جایی که خرت میره بریم و فرار کنیم باهم دادا جون خره بیار باقالی رو بار کنیم باهم تا جایی که خرت میره بریم و فرار کنیم باهم
