نیازی اگر در جهان بودم ای خدا تو هستی به پیش خدا نام هرکه برم با دعا تو هستی ندیدم اگر ای خدای جهان وفا ز کسی با دلم تو بمان چه دلنوازی ز روز ازل قسمتم شده این که نقش مرا روی فرش زمین چنین بسازی ز بس شده دلها جدا ز خدا نمانده امیدی به دست دعا کجا به که گویم که پنجه غم شکسته به سینه صدای مرا کسی نبیند در این دو منزل در این جماعت دو یار یک دل کجا به کجا زبس شده دلها جدازخدا نمانده امیدی به دست دعا