زنی که تو بهت و ترس منو زائید - مردی که پدر بود و مرده می دید - هفت سالگی رهامو توی لجن - سیگار داغ و پشت دست و زدن - مثل عورت چروکیده ی ننه - توی حس جر خوردن و له شدن - حالت خلط صبح اول طلوع - چندش از 100 تومنی عیدی عمو - تف تو لیوان آب دبیر دینی - صبح چایی شیرین و شب سیب زمینی - شرمه که کرز از پای برادرم - نگاه شکسته ی عینک خواهرم - حسرت فوت شمع کیک تولد - خارش خشتک از روی تعمد - عقده ی ریش و سیبیل و تیغ ژلت - حس ژانوارژان بودن واسه کوزت - خط شورت مانتو تنگ دهه هفتاد - سیخ کردن عشق از درد زیاد - پیش بزرگ مجلس شعر وبا - یه هزاره و هزار امید شفا - باد مقدس یه مرجع دینی - بحران شهوت لواط و زنا - توی اتاق به وسعت یک مستراح - یه خلو و خلاءخلسه فکر خدا - زندگی فارغ از معنی - زندگی فقط یعنی - مثل یه مهره بازی کرده شدن - تنها مثل مرده راه رفتن - بوی بد جوراب یه دختر قاعده - مشت یه تصویر تو صورت آینه - شکوندن سی دی صدای فرهاد - نفرت از عکس و صدای هایده - تف روی شعر شاملو از تامل تکرار یاد خاطره - نبض فکر فلجی که به تو تابیده - چشم کور حس خری که خوابیده - از رنگ و هندسه از پیکاسو - تنها گم مثل آیدین آقداشلو - تکرار یه ملودیهای طناب دار - یه غزل از عشق تو قافیه خیال - اوج لذت جنسی من و یه گاو - ترجمه ی تخم به اینگلیسی لاو - یه سرزمین امن واسه مردن - توی تلخی گذشته سر خوردن - شکل یه رپر معترض مضحک - گم توی مای خیالی خالی از من - کاشف عنصر درد و انفجار - آخر یه رمان ابزورد انتحار -