بسه آخه حیا کن ، رنگ و روتو می بازی یه روز می شی پیر پیر ، کنار شب می سوزی خیال نکن که بازی به این دو روزه خوبه بدون که آخر راه ، غم به خونت می کوبه یه روز می بینی نیستم ، حسرت عشقو داری واسه نداشتن من تو لحظه هات می باری
رنگ چشام تو یادت ، دنبالمه نگاهت دستای غم رو شونت ، جون می گیره تو آهت قسمت بی وفایی ، گله از این جدایی گذشت و نمی شه از دست غم رهایید تقصیر من همین بود ، با تو بدی نکردم با اون همه شکستن ، تو رو از یاد نبردم بذار تموم شه یادت از فکر و خاطر من نفرت عشق بی عشق ، شده رفیق با من