متن آهنگ پرنده مهاجر داریوش
ای پرنده مهاجر
ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد يه دنياست
بين دنيای تو با من
تو رفيق شاپرك ها
من تو فكر گلمونم
تو پی عطر گل سرخ
من حريص بوی نونم
دنيای تو بینهايت
همه جاش مهمونی نور
دنيای من يه كف دست
روی سقف سرد يك گور
من دارم تو آدمك ها میميرم
تو برام از پريا قصه ميگی
من توی پيله وحشت میپوسم
برام از خنده چرا قصه ميگی؟
كوچه پس كوچه خاكی
در و ديوار شكسته
آدمای روستايی
با پاهای پينه بسته
پيش تو يه عكس تازه است
واسه آلبوم قديمی
يا شنيدن يه قصه است
از يه عاشق قديمی