با چشات میخندی اما تو دلت یک چیز دیگست بهم میگی عزیزم اما حیف تو دلت عزیز دیگست پنهونش نکن میفهمم میدونم که اشتباه نیست هر چی باشه اونو میخوای عزیزم این که گناه نیست
اگه میتونه غریبه تو رو خوشبخت کنه یارم دستت رو خودم با شادی توی دست اون میذارم میگذرم از دلت اما این تو خاطرت بمونه واسه یارت کم نذاری بی تو یارت نمیتونه
بهش نگو حتی که دستات یک روزی پناه من بود صورت ماه و قشنگت یک زمونی ماه من بود من که عاشقم میفهمم سخته اینارو شنیدن سخته تو چشمای یارت عشق یک غریبه دیدن من که عاشقم میفهمم چقدره سخته نباشی مرگه واسش که ببینه با غریبه آشنا شی
با چشات میخندی اما تو دلت یک چیز دیگست بهم میگی عزیزم اما حیف تو دلت عزیز دیگست پنهونش نکن میفهمم میدونم که اشتباه نیست هر چی باشه اونو میخوای عزیزم این که گناه نیست
اگه میتونه غریبه تو رو خوشبخت کنه یارم دستت رو خودم با شادی توی دست اون میذارم برو خوش باش نازنینم من خوشم به دل خوشیهات بگذر از شکستم من دستشو بگیر تو دستات