Lyrics of Angoshtar Majid Reza zadeh
رفتی ولی انگشترت
مونده تو دستم یادگار
اون لحظه ی طلایی رو
دیگه به خاطرت نیار
رفتی که وعده های تو
یکی یکی فنا بشن
آهسته بعله گفتنات
جواب سر بالا بشن
بذار برای دل من دنیا به آخر برسه
بذار کبوترای عشق از لونشون رها بشن
دوتا دلی که از طلا
برای تو ساخته بودم
دیدی که روی گردنت
به شادی انداخته بودم
مرواری های اشک من
میریخت به زیر پای تو
تو این قمار لعنتی
از اولش باخته بودم