Lyrics of ashegh Hossein Tavakoli
ای پناه مرد عاشق
رفتن تو باورم شد
تنها برگ خاطراتم
بعد تو خاکسترم شد
رفتی اما موندی و دل
توی قابی که شکسته
یادگاری که همیشه
روبروی من نشسته
رفتی اما من می مونم
تا یه روز بیایی دوباره
فکر اون لحظه دیدار
منو آروم نمی زاره
رفتی اما بوی عشقت
هنوز از خونه نرفته
می خونم شعر شکستم
بی تو با این دل خسته
یه روزی با چشم خیسم
می شکنه قفل صیامم
بعد تو چه بد شکستم
کاش یه روز بیایی به یادم
کاش یه روز بیایی ببینی
بی تو هر لحظه چه مرگه
غصه دوری از تو
قصه پاییز و برگه
رفتی اما من می مونم
تا یه روز بیایی دوباره
فکر اون لحظه دیدار
منو آروم نمی زاره
رفتی اما بوی عشقت
هنوز از خونه نرفته
می خونم شعر شکستم
بی تو با این دل خسته
ای پناه مرد عاشق
رفتن تو باورم شد
تنها برگ خاطراتم
بعد تو خاکسترم شد
رفتی اما موندی و دل
توی قابی که شکسته
یادگاری که همیشه
روبروی من نشسته
رفتی اما من می مونم
تا یه روز بیایی دوباره
فکر اون لحظه دیدار
منو آروم نمی زاره
رفتی اما بوی عشقت
هنوز از خونه نرفته
می خونم شعر شکستم
بی تو با این دل خسته
بی تو با این دل خسته