من و چروک صورتم آینه را شکسته ایم هزار فال عشق را یکی یکی گذشته ایم و خسته ایم چه دیر آمدیم و چه زود می رویم چه دیر آمدیم و چه زود می رویم نه ابرو فروختم نه التماس کردم آوازه خوان عاشقم آیا گناه کرده ام آیا گناه کرده ام من و دو پای رخمی ام زنجیرها کسسته ایم و رفته ایم من و مرکب و قلمسرودها سروده ایم و رسته ایم چه دیر آمدیم و چه زود می رویم چه دیر آمدیم و چه زود می رویم نه دوستی با ناکسان نه دشمنی با دوستان زنجیر عشق ما را بسته به مهر دوستان زنجیر عشق ما را بسته به مهر دوستان زنجیر عشق .........