Lyrics of avazeh Khosro Va Shirin Mohammad Reza Shajarian
چو گل هر دم ببویت جامه در تن کنم چاک از گریبان تا به دامن من از دست غمت مشکل برم جان ولی دل را تو اسان بردی از من دلم را مشکن و در پا مینداز که دارد در سر زلف تو مسکن بقول دشمنان بر گشتی از دوست نگردد هیچکس با دوست دشمن ببار ای شمع اشک از چشم خونین که شد سوز دلت بر خلق روشن مکن کز سینه ام آه جگر سوز بر آید همچو دود از راه روزن