مژده بده! مژده بده! مژده بده! مژده بده! یار پسندید مرا یار پسندید مرا سایه ی او گشتم و او سایه ی او گشتم و او برد به خورشید مرا برد به خورشید مرا جان دل و دیده منم جان دل و دیده منم، گریه ی خندیده منم یار پسندیده منم، یار پسندید مرا یار پسندید مرا
پرتو دیدار خوشش تافته در دیده ی من آینه در آینه شد دیدمش و دید مرا دیدمش و دید مرا
کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز کعبه منم، قبله منم، سوی من آرید نماز کان صنم قبله نما خم شد و بوسید مرا خم شد و بوسید مرا
هر سحر از کاخ کرم چون که فرو می نگرم هر سحر از کاخ کرم چون که فرو می نگرم بانگ لکن هند رسد از مه و ناهید مرا از مه و ناهید مرا