Lyrics of Az Man Bogzarid Parva
من عاشق و دیوانه ام ، از من بگریزید
دردی کش می خانه ام ، از من بگریزید
دردی کش می خانه ام ، از من بگریزید
در دست قضا ، جان به لب و دیده به مینا
سرگشته چون پیمانه ام ، از من بگریزید
سرگشته چون پیمانه ام ، از من بگریزید
بر ظاهر آباد من امید مبندید
من خانه ی ویرانه ام ، از من بگریزید
آن شمع مزارم که به سر ریخته گردون
خاکستر پروانه ام ، از من بگریزید
زآن روز که دل مرد و هوس مرد و عطش مرد
زآن روز که دل مرد و هوس مرد و عطش مرد
من از همه بیگانه ام ، از من بگریزید
من از همه بیگانه ام ، از من بگریزید
من عاشق و دیوانه ام ، از من بگریزید
دردی کش می خانه ام ، از من بگریزید
دردی کش می خانه ام ، از من بگریزید
در دست قضا ، جان به لب و دیده به مینا
سرگشته چون پیمانه ام ، از من بگریزید
سرگشته چون پیمانه ام ، از من بگریزید