Lyrics of Banoo Morteza Lotfi
دلتنگم و بارونی , غمگینم و زندونی
آزرده دلم بانو , بانو تو که میدونی
ای گمشده تقدیر , از دلهره سرشارم
این فصل شکفتن نیست , وقتی تو رو کم دارم
از غربت بین ما , انگارنمیترسی
دلواپسم از دوریت , میدونی و میپرسی
من کوه ترین بودم , تقدیر تو آبم کرد
اندوه منو بشناس ,بانو به خودت برگرد
تکرار یه کابوسه , هر لحظه و هر روزم
با وحشت تنهائی , می سازم و میسوزم
از همهمه میترسم , میترسم از این مردم
میترسم از این کابوس , از این من سردرگم
شاید که تو حق داری , من کوچه بن بستم
بی پرده بگم بانو , از دست خودم خستم
میترسم از این غربت , از این غم شاعر کش
دلتنگ تو میمونم ,بانو به سلامت خوش