برف برف سپید آمد نرم و سبک رقصان پیرهن افکنده بر سر کوهستان خفتهشهر و دشت در حریر برف در غبارش گمشده آسمان ژرف
من در زیر پنجره خاموشم میگریم با یاد تو در جوشم که مگر صدای تو برسد بر گوشم چو پرنده ای گمراه و سرگردان و خاموشم ز نشان پای تو که بود بروی برف گذرم به جستجوی تو تا دره های ژرف
من در زیر پنجره خاموشم میگریم با یاد تو در جوشم که مگر صدای تو برسد بر گوشم چو پرنده ای گمراه و سرگردان و خاموشم ز نشان پای تو که بود بروی برف گذرم به جستجوی تو تا دره های ژرف