دل من باز بی قراری می کنی چرا هی گریه و زاری می کنی دل من اون مگه هیچ یاد تو کرد که داری تو باز یاد اون می کنی توی هر باغی رسیدی یه گلی بچین ، برو بشو مثل خود اون ، بشو دل سنگ و دو رو توی هر باغی رسیدی یه گلی بچین ، برو بشو مثل خود اون ، بشو دل سنگ و دو رو
چرا عشق و عاشقی بر در بسته می خوره غم و غصه رو چرا قلب شکسته می خوره دیگه ای دل واسه آخرین دفعه بهت می گم عشقو از یاد ببرش ، بسه دیگه غصه و غم
دل من تو که هیچ خبر نداری بخوای از عاشقی سر در بیاری هیشکی از عاشقی سر در نیاورد هر کی رفت پی عاشقی ، بد آورد توی هر باغی رسیدی یه گلی بچین ، برو بشو مثل خود اون ، بشو دل سنگ و دو رو توی دست های زمونه ، مهربونی رفته از یاد آدم ها با هم غریبه ، بی وفایی زده فریاد
ولی قلب مهربون ، می دونم آدم نمی شی بازم عاشق می شی و بازم عاشقش می شی بازم عاشق می شی و بازم عاشقش می شی