Lyrics of Biaban by Mohsen Namjoo Mohsen Namjoo
بیابان را
سراسر
مه گرفتهست
بیابان را
سراسر
مه گرفتهست
چراغ قریه پنهان است
موجی گرم
در خون بیابان است
بیابان را
سراسر
مه گرفتهست
بیابان خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیان گرم مه
عرق میریزدش آهسته از هر بر
بیابان خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیان گرم مه
عرق میریزدش آهسته از هر بر
سگان قریه خاموشند
یاهاهههاهـــــــی
در شولای پنهان
میگوید به خود عابر
بیابان را سراسر مه گرفتهست
بیابان را
سراسر
مه گرفتهست
چراغ قریه پنهان است
موجی گرم
در خون بیابان است
بیابان خسته
لب بسته
نفس بشکسته
در هذیان گرم مه
عرق میریزدش آهسته از هر بر
بیابان را
سراسر
مه گرفتهست
با خود فکر میکردم
که مه گر همچنان تا صبح میپایید
مردان جسور از خفیگاه خود
به دیدار عزیزان
باز میگشتند
سگان قریه خاموشند
در شولای پنهان
میگوید به خود عابر
بیابان را سراسر مه گرفتهست