Lyrics of Boro Boro Farzad Farzin
تو نفسه دوباره بودی
وقتی تو شبم ستاره بودی
تو زمزمه بارون تو قلبمو ازم ربودی
این روزا دلتجای دیگست
چشات محو چشای دیگست
برو که کشتی احساسم و
نگو چیزیفقط برو
برو برو برو برو برو
برو برو دیگه از اینجا برو
نه دیگه نه نمی خوام عشق تو رو
برو نگو که من و تو مال همیم
حرفی نمونده که با هم بزنیم
برو برودیگه از اینجا برو
نه دیگه نه نمی خوام عشق تو رو
برونگو که قلب من مال تو یه
حیف دلی که گرفتار تو یه
برو برو برو برو برو برو
میدونی دلم برات می سوزه
قلبت یه روز تو تنهایی می پوسه
من و تو شدیم دو خط موازی
خودت خواستی تو زندگی ببازی
آره عشق تو پس دادم و
نمی خوام بمونی تو یادم و
برو که کشتی احساس مو
نگو چیزی فقط برو
برو برو برو برو
برو برو دیگه از اینجا برو
نه دیگه نه نمی خوام عشق تو رو
برو نگو که من و تو مال همیم
حرفی نمونده که با هم بزنیم
برو برودیگه از اینجا برو
نه دیگه نه نمی خوام عشق تو رو
برونگو که قلب من مال تو یه
حیف دلی که گرفتار تو یه
برو برو برو برو برو برو