Lyrics of Cheshm Beh Rah Kavir
مرا عمری است که گشته انتظار عادت
نشد یک لحظه از یادم جدا یادت
کنون می بینمت بی آنکه چشمم باز
خوشا آن عشقی که چشم دل کند آباد
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
شباهنگام که می گیرند
در شاخه طلا جان، سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت را است
اندوهی فراهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
شباهنگام در آن دم ها که بر جا درّه ها چون مردهماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه ...
من از یادت نمی کاهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
شباهنگام که می گیرند
در شاخه طلا جان، سایه ها رنگ سیاهی
وزان دل خستگانت را است
اندوهی فراهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
شباهنگام در آن دم ها که بر جا درّه ها چون مردهماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه ...
من از یادت نمی کاهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم
تورا من، چشم در راهم