راه ما از شما جدا شده است کرک واروونه پر بها شده است
از جراحت پریم یا مولا خون دل می خوریم یا مولا
چه قسمها که نابجا خوردیم و ندیدیم از کجا خوردیم
عشقها , عشقهای پوشالی وعده ها , وعده های تو خالی
ناله ساز را نمی فهمیم شور آواز را نمی فهمیم
آنکه پایش به جبهه جا مانده است چند سالیست بی عصا مانده است
از پس انداز چند ساله فقط در کفش چند پینه جامانده است در همین شهر در میان شما یک نفر در معاش وا مانده است . . چه قدر راه تا خدا مانده است چه قدر راه تا خدا مانده است