من از هر چی به جز تو دل بریدم (بریدم) ، تو از هر چی به جز من دل نکندی (نکندی) توی خوابم نمی دیدم یک روزی به چشمای پر از اشکم بخندی آه ، نبودی و ندیدی رفتن تو ، من دیوونه رو دیوونه تر کرد ندیدی این غرور زخم خورده ، چه جوری این شب های نحسو سر کرد
نخواستم عمق زخم هامو بدونی (بدونی) ، نخواستی حرف چشم هاتو بدونم (بدونم) توی قلبت اگه جایی ندارم ، بذار تو خاطراتت جا بمونم
نموندم تا ببینم رو به راهی ، نموندی تا نبینی که خرابم غمت طوری عذابم شد که حتی قیامت با خدا هم بی حسابم من آشفته با عشق تو زندم ، تو از عشق من دیوونه ، خسته سر خندیدن راز ترانه اگه بغض من عاشق شکسته تو رو محض رضای هر چی عشقه ، منو گم کن توی تردید و ای کاش بذار غم سهم من باشه عزیزم ، تو با این خاطره آشفته خوش باش