امشب بازم غمگینه مهربون دل من توی آتیش می سوزه بی زبون دل من از بخت بد چی بگم دربدری شده حاصل من وای به حال بی نوا دل من وای به حال بی نوا دل من
امشب بازم غمگینه مهربون دل من توی آتیش می سوزه بی زبون دل من از بخت بد چی بگم دربدری شده حاصل من وای به حال بی نوا دل من وای به حال بی نوا دل من
با تنهایی سر کرده شبها این دل من با شیدایی خو کرده عمری این دل من مرغ پر بسته شده خسته شده طفلکی دل من وای به حال بی نوا دل من وای به حال بی نوا دل من
من با این دل دمسازم با غصه هاش می سوزم می سازم اما از من خدای عالم دل غمینو اگه بگیره چه کنم چه بسازم اما از من خدای عالم دل غمینو اگه بگیره چه کنم چه بسازم
امشب بازم غمگینه مهربون دل من توی آتیش می سوزه بی زبون دل من از بخت بد چی بگم دربدری شده حاصل من وای به حال بی نوا دل من وای به حال بی نوا دل من