یه مدت از این ماجرا دور شو یه مدت تو هم سرد و مغرور شو تو هم سهم دنیای بی عشق باش به فکر یه فردای بی عشق باش ندیدی غرورم زمین گیر شد پسر بچه ی عاشقت پیر شد ندیدی چه جوری بهت باختم چه پایانی از قصه مون ساختم
نه من اهل این قصه ی جعلی ام نه تو اهل دنیای خاکستری منو از بد و خوب این ماجرا ببر با خودت هرکجا می بری نه من اهل این قصه ی جعلی ام نه تو اهل دنیای خاکستری منو از بد و خوب این ماجرا ببر با خودت هرکجا می بری
شب برف و بارونو یادت بیار غم راه بندونو یادت بیار چراغ جنونم رو خاموش کن بد و خوب دیدی فراموش کن
نه من اهل این قصه ی جعلی ام نه تو اهل دنیای خاکستری منو از بد و خوب این ماجرا ببر با خودت هرکجا می بری نه من اهل این قصه ی جعلی ام نه تو اهل دنیای خاکستری منو از بد و خوب این ماجرا ببر با خودت هرکجا می بری