Lyrics of Eshgh by Aref Aref
بی خبر یه روز اومد سر زد و رفت
خوب بودم وختی اومد در زد و رفت
اومد و دید که دلم خوابه هنوز
ننشسته روی بوم پر زد و رفت
اونی که نور امیده میگن از خدا رسیده
تو سیاهی شب من اون مثه صبح سپیده
اونی که سه حرفه اسمش اگه بشکنه طلسمش
من دوباره جون می گیرم اون نباشه من می میرم
گاهی عکسشو توی آب می بینم
دلمو واسش چه بی تاب می بینم
گاهی وقتا می بینم که اومده
نکنه بازم دارم خواب می بینم
اونی که نور امیده میگن از خدا رسیده
تو سیاهی شب من اون مثه صبح سپیده
اونی که سه حرفه اسمش اگه بشکنه طلسمش
من دوباره جون می گیرم اون نباشه من می میرم