از نگاهت يه بغل گلايه دارم دل به ياد و يادگارت مي سپارم
تو كه نيستي تو شباي سرد پاييز بي كسي رو توي كنج دل مي كارم از نگام از نگام حكايت عشق و نخوندي گريه كردم عاشقونه باز نموندي منم و يه مشت گلايه از نگات با يه چشم گريون مونده به رات
دلمو تو قاب عكست جا مي زارم خودمو به دست حسرت مي سپارم تو رو هر روز عاشقونه مثل يك گل توي باغ سبز آرزو مي كارم از نگام از نگام حكايت عشق و نخوندي گريه كردم عاشقونه باز نموندي منم و يه مشت گلايه از نگات با يه چشم گريون مونده به رات
مثل يه پرنده آخر پر كشيدي با پر عشق به ستاره ها رسيدي