کاشکی می تونستی واسه لب هام یک نامه پر از خاطره باشی کاشکی می تونستی واسه چشمام یک باغ پر از منظره باشی دیگه حرفی نمونده آخه کار من و تو از این حرفا گذشته تظاهر واسه چی از این حرفا گذشته دیگه از ما گذشته دیگه از ما گذشته کاشکی می تونستی واسه لب هام یک نامه پر از خاطره باشی کاشکی می تونستی واسه چشمام یک باغ پر از منظره باشی
اون روزا که حرف ما حرف بی ریایی بود کنج سینه های ما وحشت جدایی بود تو برای من و دل من مثل شعر و ترانه شدی تو برای رهایی من یه دلیل و بهانه شدی کاشکی می تونستی واسه لب هام یک نامه پر از خاطره باشی کاشکی می تونستی واسه چشمام یک باغ پر از منظره باشی
غیر از این گلایه شده چه حاصل من زمونه نذاشت که بشی هم نوای دل من
یاهاهاهاهاهاها... یاهاهاهاهاهاها... باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم از جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
غیر از این گلایه شده چه حاصل من زمونه نذاشت که بشی هم نوای دل من
تو برای من و دل من مثل شعر و ترانه شدی تو برای رهایی من یه دلیل و بهانه شدی کاشکی می تونستی واسه لب هام یک نامه پر از خاطره باشی کاشکی می تونستی واسه چشمام یک باغ پر از منظره باشی
دیگه حرفی نمونده آخه کار من و تو از این حرفا گذشته تظاهر واسه چی از این حرفا گذشته دیگه از ما گذشته دیگه از ما گذشته کاشکی می تونستی واسه لب هام یک نامه پر از خاطره باشی کاشکی می تونستی واسه چشمام یک باغ پر از منظره باشی