قُمری ای مسافر همیشگی
همدم روزهای خوب سادگی
پَرِ تو یه سایهبون بود واسه من
تو جهنم بزرگ زندگی
ای صمیمیتر از آسمون و باد
تو چرا اسم منو بردی ز یاد
باز داره صدای خوندنت میاد
قفس تنگِ دلم، تو رو میخواد
تویی که نقش امیدو
توی چشم من میکاشتی
تویی که عطر تنت رو
روی شاخهها میذاشتی
قُمری ای مسافر همیشگی
مُرده اون روزای خوب سادگی
حالا که به شهر قلبم نمیای
واسه من راهی نداره زندگی
واسه من راهی نداره زندگی
حالا این منم که بی تو
پَر پروازم شکسته
پر پروازم شکسته