Lyrics of Ghoroub Shahram Nazeri
با این غروب از غم سبز چمن بگو
با این غروب از غم سبز چمن بگو
اندوه سبزه های پریشان به من بگو
اندیشه های سوختهﻯ ارغوان ببین
رمز خیال سوختگان بی سخن بگو
شوق جوانه رفت ، شوق جوانه رفت زِ یاد درخت پیر
ای باد نوبهار ، ای باد نوبهار زِ عهد کهن بگو
از ساقیان بزم طربخانهﻯ صبوح
از ساقیان بزم طربخانهﻯ صبوح
با خامُشان غمزده ی انجمن بگو
زان مژده گو که صد گل سوری به سینه داشت
وین موج خون ، وین موج خون که می زندش در دهن بگو
سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد
سرو شکسته نقش دل ما بر آب زد
این ماجرا به اینه ی دل شکن بگو
آن آب رفته باز نیاید به جوی خشک
با چشم تر ز تشنگی یاسمن بگو
آن سرخ و سبز سایه بنفش و کبود شد
سرو سیاه من زِ غروب چمن بگو
زِ غروب چمن بگو
زِ غروب چمن بگو