با این ترانه برگردیم ،به هفده سالگی من به خنده های بی وقفه ،به بغض خانگی من به امتحان شهریور ، به وحشت شب آخر به لحظه های تقلب ،خط خطی گوشه ی دفتر آن گلابدان قدیمی ، بر کدامین صخره افتاد شاپرک بانوی آواز ، در کجای شعله جان داد؟ در کجای کوچه گم شد ،سکه ی جوانی ما بگو کجا به گِل نشست ،کشتی بادبانی ما "بوی خوبِ گندم" چه شد؟ "هفته خاکستری" کو؟ "حرف"" ناب"" شام آخر" کو ،چه شد چراغ جادو؟...