زان به دیر مغانم عزیز می دارند که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست همیشه در دل ماست
آتش جشن سده شعله به دل ها زده فشنگ با همورای پیروز به جام زده قصه ی آن مار و سنگ راه فراز و نشیب سنگ به سنگ شعله زد روشنی آغاز شده
زنده و جاوید باد یاد نیاکان ما مهر وطن در دلم آتش سوزان شده پیر مغانم بداد جرعه ای از مهر و داد آتش زرتشتی بهومن پاک شده
روشنی بیکران دست نیایش بلند نور خدا را ببین در دل بینا شده رفتن راه عشاء رسیدن به اورمتا آتش مزدان نگه خورشید تابان شده رفتن راه عشاء رسیدن به اورمتا آتش مزدان نگه خورشید تابان شده
روشنی درونی روشنی دل و جان آیین نیک و راستی معنی آتش شده دست به دست می دهند سلسله آزادگان دور تو چرخ می زنند با دلی پر ز ایمان
آتش جشن سده بر دل خود برفروز راستی از آذرنگ شب شده مانند روز همیشه با فر و داد پیروز باشی پیروز