جمجمک، برگ خزون بی وفا ، نامهربون دل تو یه پارچه سنگ ، دل من یه چشمه خون ، دل من برگ خزون ، توی این باغ جنون ،
دل تو یه پارچه سنگ ، دل من یه چشمه خون ، دل من برگ خزون ، توی این باغ جنون ،
پاری وقتا که خواب میشی ، توی چشام خرای میشی ، یه روح سرگردون میشی ، توی تنم روون میشی ، اشک میشی گریه میشی ، مل آیی از چشام بیرون
پاری وقتا بغض میشی ، می گیری راه گلوم پاری وقتا بغض میشی ، می گیری راه گلوم هر جا که میرم با منی ، در پشت سر یا روبروم هر جا که میرم با منی ، در پشت سر یا روبروم
جمجمک، برگ خزون بی وفا ، نامهربون دل تو یه پارچه سنگ ، دل من یه چشمه خون ، دل من برگ خزون ، توی این باغ جنون ، تو بمون و دیگرون تو بمون و دیگرون