کارگر بدبخت میره سراغ یه آدم دم بخت که تو سرمای برفا نشسته رو ابرا میگه تو میتونی منو ببری بالاتر از ابرا تو میتونی منو بکنی مث خودت کف روی شاشا تو میتونی تو میتونی تو میتونی تو میتونی شر خر لاشخور میره سراغ یه آدم آشخور که تو گرمای شبا نشعه بوی گند پا کارگر بدبخت کارگر بدخت